روزهام به طرز جالبی دارن تکرار میشن. نوشتنشون داره شبیه بهم میشه ولی چون کار هام رو به سرانجام رسوندم برای دل خودم مینویسم که انرژی بیشتری برای بقیه روزها بگیرم. انگار که دارم با یه دوست خیرخواه که شنونده خوبی هم هست صحبت میکنم.

 

+ امروز هم زود بیدار شدم ولی توی تخت یه چیزی حدود کمتر از یک ساعت توی موبایلم بودم که جالب نبود. ولی نمیخواستم این روز بد شروع بشه پس پاشدم و رفتم لب. یه ایراد دیگه توی کد رو درست کردم. چیزی که وقت زیادی هم گرفته بوده اتفاقا چند روز پیش ازم. خوشحالم که تا آخر روز تونستم درستش کنم و واقعا خوشحالم. چون حالا دارم میبینم که چقدر زمان محدودی دارم و باید حتما برنامه و دلن داشته باشم که بتونم بیشترین استفاده رو ببرم از این زمان باقی مونده. 

 

+کتاب رو دارم هرچی سریع تر پیش میبرم. چیز جدیدی برای گفتن نیست مگر اینکه لذت خوندن و فهمیدن مسایل نه چندان ساده به زبان دوم  یکی از بزرگ ترین لذت های دنیا برای من هست. ابزار بی نهایت قدرتمندی که دنیات هرگز بعدش مثل سابق نمیشه. 

 

+ جیم نرفتم و حتی برای قدم زدن هم از لب بیرون نرفتم امروز. این روز گذاشتم برای استراحت کردن و ریکاوری.

 

+ شاید نسبت به موارد به چشم نیاد ولی ظرف هارو شستم. متاسفانه چون الان دیگه خسته هستم لاندری و بردن زباله میمونه برای فردا. اون ورزشی رو هم گفتم رو هم میرم چند وقت دیگه. تلاشم رو میخوام بیشتر کنم. ولی متاسفانه استمرار داشتن توی کار و ورزش و کتاب هام انرژی بیشتری برام باقی نمیذاره. حتی وقت نمیکنم دوتا دوست بیشتر پیدا کنم و فکر هم میکنم که دیگه دوست شدن از من گذشته و بیشتر با روابط اجتماعی مبنی بر فعالیت ها و انجمن های مختلف کیف میکنم. تا اینجا که برام مفید بوده و کار کرده.

 

هفته خیلی خوبی تا اینجا. امیدوارم به خوبی هم تموم بشه. پرفعالیت و پربار :)