۲ مطلب در دی ۱۴۰۳ ثبت شده است

Self Reflection 14

هرچی بیشتر در اعماق روحم جست و جو میکنم عمیق تر متوجه میشم که چرا از بعضی چیزها فراری هستم. شاید چون قبلا مشابهشون رو امتحان کردم و نتایجی که گرفتم باب میلم نبوده و این باعث شده اون دید به خودم و تصوری که از خودم داشتم در مورد کاری Ego خراب بشه از سمت خودم. قبل اینکه اصلا به دیگران فرصتی بدم که من رو قضاوت کنن خودم خودم رو قضاوت و حذف میکنم و دیگه هم تلاشی نمیکنم. چون شکست خوردن سنگین تر از تلاش نکردن شده برام و جالبه حس میکنم این قضیه در ریشه به imposter syndrome برمیگرده. ولی وقتی از خودم و افکارم خارج میشم و میبینم که آدم هایی که اصلا فکرش رو هم نمیکردم تونستن همون کاری که من میخوام رو انجام بدم به خودم تلنگر میزنم که حتی اون هم تونست پس تو هم << اگر تلاش میکردی>> میتونستی صددرصد. پس تو فقط اهمال کاری کردی نه اینکه استعداد نداشتی. پس پتانسیل رو داری ولی تلاش رو نه. بازهم بخشی از Ego برمیگرده به جامعه و بخش زیادیش به درون خود من. ولی حقیقت این هست که حامعه دور ور من عوض شده. حتی معیار سنجش هم عوض شده. توی یه سیستم جدید یه جا موندن هیچ معنایی نداره و یه روز یه روز هست و مهم. 

 

تحلیل درونی: یه جایی باید این چرخه بشکنه و خودم باید بخوام از درون. چرا اون روز امروز نباشه؟ :)

موافقین ۲ مخالفین ۰

Self Reflection 13

تو این سن داشتم به تمام برنامه هایی که اجرایی شدن و به واقعیت پیوستن فکر میکردم. اینکه تونستم اون کار خیلی خیلی سخت ( حداقل از دیدگاه خودم) رو انجام بدم. توی قدم بعدی باید یه کارهایی مربوط به اون رو انجام میدادم که خوان جداگونه ای بود خودش به خاطر پاسپورت ایرانی. ولی شد. پیپر دادن توی اون کنفرانس کار ساده ای نبود و پروسه ویزای خارج از قاره از اون هم سخت تر. یه قضیه دیگه اینکه اون امتحان مهم رو هم پاس شدم. نمیدونم واقعا باید به کدوم یکی از این دوتا بیشتر افتخار کنم. کنفرانس ام یا امتحانم :)

تحرک جسمانیم رو خیلی بیشتر جدی گرفتم. تغییرات خیلی خوبی دادم توی زندگیم. running race شرکت کردم و دیگه خجالت نمیکشم از اینکه بدوم. دقیقا از همون فعالیت هایی هست که دوسش دارم. انگار با همه هستی ولی در عین حال توی مسیر مسابقه تنهایی. یه ترکیب موزونی از تنها بودن و با همه بودن داره و هورمون هایی که ترشح میشن وقتی تمام ماهیچه های قلبت انگار درگیر میشن. انگار وارد یه zone دیگه ای میشن که بدون دویدن در اون سرعت و مدت ممکن نبود. حسی که انگار لپ ات گل انداخته چون حتی رگ های صورتت همدارن فعالیت میکنن که فقط بتونی pr خودت رو جا به جا کنی. حس شیرین پیروزی میده.

 

روی بعد سرمایه گذاری هم کلی تونست متمرکز بشم و شروع کنم به کار کردم. خوشحالم که جایی هستم که این توانایی رو بهم داد که بتونم تاس بهتری بندازم و روی شرکت های بهتری سرمایه گذاری کنم. سود خوبی توش بود و میدونم که در آینده بهتر هم میشه. صد در صد از توی بانک بودن بهتر هست. هدف خیلی خوبی که فکرش رو نمیکنم رو بهش رسیدم.

 

در کل با تمام بالا و پایین ها و روزهای مختلف هم از نظر تحصیلی هم از نظر شخصی و هم از نظر مالی سال خوبی بود این سال ۲۰۲۴. سال دیگه قول میدم از این هم بهتر بشه و میدونم که میشه :)

موافقین ۰ مخالفین ۰