اسم این نوشته ها رو باید به جای تایتل self-regulation بذارم. چون خیلی کمکم میکنه که بتونم ذهنم رو آروم تر کنم و روز بهتری داشته باشم و افکاری که توی سرم غوطه میخورن رو از آسمون به زمین بکشونم.
کوشیار توی ویدیوهاش به یه نکته خیلی خوبی اشاره گذری کرد. اینکه obssesed نباشیم. اون در مورد کار و صنعت میگفت ولی من دقیقا دارم میبینم که گاهی من این اشتباه رو در مورد یه رابطه دوستانه مرتکب شدم. من با افراد خیلی کمی مرتب در ارتباط هستم و سعی میکنم مدیریت شده باشه ولی اگر طرف مقابل پرطرفدار و اجتماعی باشه یا به هردلیلی نخواد که رابطه ادامه دار بشه من دیگه نمیتونم کاری کنم و باید دندون لق رو بکنم. چون نه نیاز های من ( که مثلا ماهی یک بار یا هردوماه یک بار یه قهوه خوردن با طرف هست) برآورده نمیشه و نه احتمالا میتونم دوست خوبی براش باشم چون ناراحت میشم وقتی میبینم توی مدت خیلی طولانی ای هرباری که به طرف پیشنهاد دادم طرف رد کرده. ناراحت میشم وقتی میبینم طرف فقط برای پرکردن وقت خالی خودش با من قرار میذاره همیشه. همیشه وقتی دنبال جاهای جالبی نبوده هیچ وقت موضوع جالبی رو مطرح نمیکنه و این من هستم که انگار همیشه باید انرژی بذارم برای هرچیزی تو این رابطه. در حالی که به ندرت پا پیش گذاشته نه توی قرار گذاشتن نه توی گفتگویی که داشتیم. دیگه خسته کننده شده همه چیز و منم فکر میکنم که لیاقت دوست خیلی بهتر رو دارم. این چند مدتی که گذشت و چندتا ایونتی رو که تنها رفتم دیدم که منم توانایی دوست پیدا کردن و دوباره شروع کردن رو دارم اینطوری نیست که آسمون تپیده باشه و من به حرمت گذشته خوب باید حال تلخ روتحمل کنم. حق با کوشیار هست. آدم نباید obsessed باشه. نه توی زندگی شخصی نه توی کار و نه توی هیچ جای دیگه ای..
+خدایا شکرت. به اون closure ای که میخواستم رسیدم بالاخره. حس خوبی داره یه بار اضافه رو زمین گذاشتن.